اردیبهشت 30, 1403

هر آن چه که در مورد بروس لی؛ رزمی کار، بازیگر، شاعر و فیلسوف دوست داشتنی نمی دانستید

هممون بروس لی رو می شناسیم و از اون به عنوان یه رزمی کار بزرگ، بازیگر و کارگردانی خوش سلیقه و با استعداد یاد می کنیم که انقلابی رو در هر دو بخش بپا کرد.
مطمئنا ایشون در طول عمر کوتاه خود تاثیر زیادی روی جامعه خود گذاشت و شاید مرگ اونو ضربه بزرگی به سینمای رزمی و ورزشای رزمی در کل دونست. همه از قابلیتا و استعدادهای اون سخن می گن، از راه خاص صحبت کردنش، از غرور خاصش، از حرکات رزمی عجیب اش، از شنا رفتن روی یه انگشتش، از ماهیچه های مثل سنگش، از قدرت باور نکردنی ضرباتش، از سبک جدید رزمی اش و از مرگ نابهنگام و ناراحت کننده اش. اما چیزای دیگری هم در مورد این اعجوبه هنگ کنگی هست که ممکنه کمتر در مورد اونا شنیده باشین.

۱- بروس لی در هیچ کدوم از سبکای رسمی ورزشای رزمی به درجه استادی نرسید

از هرکی که در مورد بروس لی سوال کنین مطمئنا میگه که بروس لی استاد مسلم ورزشای رزمی بوده.
شاید بعضی بگن که اون استاد کونگ فو بوده اما واقعیت کمی متفاوت میشه و اون اینه که ایشون هیچ وقت در هیچ رشته رسمی ورزشای رزمی به درجه استادی نرسید. این بدون معنا نیس که اون در ورزشای رزمی مهارت نداشت یا این که نمی تونست هر کسی که به اون تجاوز می کرد رو با حرکات رزمی خود از پای درآورد بلکه سخن اصلی اینه که ایشون از یه روش خاص و مشخص واسه این کار استفاده نمی کرد و از روشای ترکیبی که خود ایجاد کرده بود استفاده می کرد.

می گن که بروس لی تنها تو یه مقابله و اونم در سن ۱۴ سالگی شکست خورده. در اون دوران ایشون اموزش رزمی خاصی ندیده بود اما این تجربه تلخ باعث شد که نیاز به یادگیری فنون دفاع شخصی رو در خود حس کنه.
این موضوع باعث شد که ایشون در سال ۱۹۵۷ تحت آموزش یه استاد رزمی به نام «ایپ من» (Yip Man) قرار گیرد که به اون ورزش رزمی «وینگ چون» رو آموخت و بروس لی در این ورزش بیشتر از هر ورزش رزمی دیگری به مقام استادی نزدیک شد.
اما به چه دلیل بروس لی بزرگ هیچ وقت به صورت رسمی به مقام استادی تو یه ورزش رزمی دست نیافت؟ شاید دلیل این موضوع به دلیل مشکلات نسبی و نژادی اون بوده باشه.

لی کار سختی واسه پیدا کردن یه استاد خوب داشت چون چینیا معمولاً تمایلی به آموزش هنرهای رزمی به افراد خارجی ندارن و مادر بروس لی هم نیمی چینی و نیمی قفقازی بود که از نظر خیلی از چینیا واسه دوری از آموزش دادن ورزشای رزمی به بروس لی کافی بود. به خاطر همین بروس لی مستقیماً به وسیله ایپ من که ایجاد کننده و استاد ورزش رزمی وینگ چون بود آموزش دید که شدیدا اونو تحت تاثیر قرار داد. اما قبل از اون که لی بتونه فنون رزمی وینگ چون رو به طور کامل بیاموزد به آمریکا مهاجرت کرد تا درسش رو ادامه بده.

اون در سال ۱۹۵۹ در سیاتل ساکن شد و بعد سال بعد واسه حضور در دانشگاه به مینه سوتا جا به جایی مکان کرد.
بروس لی پس از ترک هنگ کنگ ورزشای رزمی رو رها نکرد اما آموزش فنون وینگ چون دیگه واسه اون به پایان رسیده بود و اینجوری ایشون نتونست در این رشته رزمی به مقام استادی برسه.

۲-بروس لی سبک رزمی خاص خود رو به وجود آورد

بروس لی پس از ترک هنگ کنگ به آموزش فرم رزمی خاص خود پرداخت. پایه فرم رزمی اون بر مبنای آموزشای ایپ من و ورزش وینگ چون بود اما اون سبک جدید خود رو «جون فان گانگ فو» (Jun Fan Gung Fu) می نامید که به معنی سبک کونگ فوی بروس لی بود. بروس انسانی بسیار فروتن و با نزاکت بود. ایشون اولین مرکز آموزشای رزمی خود رو در شهر سیاتل با نام «موسسه جون فان گانگ فو لی» ساخت. ایشون بازم به پیشرفت سبک خاص خود ادامه داد تا این که در سال ۱۹۶۷ اعلام کرد که سبک «جیت کان دو» (Jeet Kune Do) رو به وجود آورده.

این سبک رو بروس پس از مقابله با وونگ جک من در سال ۱۹۶۴ ساخت، مقابله ای که به دلیل اصرار بروس به آموزش ورزشای رزمی به افراد غیرچینی اتفاق افتاد. این مقابله ۲۰ دقیقه به زمان برد و بروس پس از یه مدت تفکر به این نتیجه رسید که بسیار طولانی بوده و سبک کونگ فویی که اون کار می کنه بیشتر رسمیه تا کاربردی. این موضوع باعث تشکیل جیت کان دو شد، سیستمی از مقابله که سخت گیریای فرمای رزمی رسمی و شناخته شده قبلی رو نداشت و بیشتر بر کاربردی بودن، انعطاف، کارآیی، سرعت و فیزیک تاکید می کرد.
لی از قبل رژیم فیزیکی خود رو تدوین کرده بود طوری که ایشون رو از دید قدرت بدنی به یه ابرقهرمان نزدیک می کرد.
تناسب اندام و رژیم غذایی درست به جزیی جدانشدنی و اصلی در روشای آموزشی اون تبدیل شد و اینجوری ایشون جیت کان دو رو یه سبک رزمی جدید نامید.

ایشون سبک خود رو «سبکی بدون سبک» می نامید که به دوری از راه و روش رسمی و فرمولی در آموزشا اشاره می کرد.
سبک ایشون ترکیبی از شمشیرزنی، بوکس غربی و ئینگ چون بود. باحال این که به لطف اثرات و آموزشای بروس لی، سبک جیت کان دو هنوزم آموزش داده می شه که در میان شاگردان سرشناس این سبک می تونه به براندون لی (پسر درگذشته بروس)، کریم عبدالجبار، لیدی گاگا و نیکلاس کیج اشاره کرد.

۳- بروس در کودکی بازیگر بود و قبل از سن ۱۸ سالگی در ۲۰ فیلم در هنگ کنگ اجرای نقش کرد

سخته کسی رو پیدا کنین که با فیلمای بروس لی مانند «اژدها وارد می شه» (Enter the Dragon) آشنا نباشه اما بیشتر ادما از کارای زیاد سینمایی اون قبل از رسیدن به معروفیت جهانی بی اطلاعند. بروس لی از همون کودکی و حتی در سن سه ماهگی هم در دنیای سینما حضور داشت. در سال ۱۹۴۱ ایشون نقش یه نوزاد چینی رو در فیلم «دختر دروازه طلایی» (Golden Gate Girl) بازی کرد، البته اگه بشه حضور اونو بازی دونست! ایشون تا سن ۶ سالگی کار خاصی در این بخش انجام نداد تا این که در فیلمی با عنوان «شروع یه پسربچه» (The Beginning of a Boy) دوباره کار خود رو از نو شروع کرد.

وقتی که به سن ۱۸ سالگی رسید، بروس در ۲۰ فیلم بازی کرده و آخرین بازی اون در نقش یه پسربچه در سال ۱۹۶۰ و در فیلم «یتیم» (The Orphan) بود. خیلی از کارای دوران نوجوونی اون در خارج از چین و هنگ کنگ شناخته شده نیستن اما در این کشورها همه بروس رو قبل از رسیدن به معروفیت جهانی هم می شناختند. شاید پیدا کردن فیلمای اون دوران بروس لی کمی سخت باشه اما غیرممکن نیس.

۴- بروس لی سبک مشت زنی موسوم به «ضربه یه اینچی» رو عادی کرد که در فیلم دوم «بیل رو بکش» هم استفاده شد

شاید صحنه ای در فیلم «بیل رو بکش: نسخه دوم» (Kill Bill: Volume 2) رو یادتون باشه که اما تورمن زنده در زیر خاک دفن شده و با روش ضربه مشت یه اینچی خود رو از داخل تابوت بیرون میکشه. خیلی از افراد همچین چیزی رو مانند یه اتفاق غیرممکن که فقط در فیلما اتفاق می افته نگاه می کنن اما این روش همون چیزی بود که بروس لی خلق کرده و بارها اونو به نمایش گذاشته بود. در واقع بروس روبروی یه داوطلب می ایستاد و یه صفحه محافظ روی سینه شخص قرار می گرفت. بعد بروس مشتش رو واسه آماده شدن به خاطر وارد کردن ضربه مشت روی سینه داوطلب قرار می داد.

این مطلب را هم بخوانید :   جشن باشکوه مزه‌ها؛ کدام کشورها بهترین غذاها را دارند؟

بعد تو یه چشم به هم زدن بروس لی انگشتای خود رو بسته و حالت دستش رو به یه مشت گره کرده تغییر می داد و بعد با تموم قدرت از همون فاصله ضربه خود رو به سینه شخص وارد می کرد.
ضربه اون گاه اونقدر قدرت مند بود که شخص رو روی صندلی پشت اون پرت می کرد و صندلی هم چند متر به عقب حرکت می کرد.
براساس تحقیقات محققان دانشگاه استنفورد مشخص شد که بروس در واقع موقع ضربه از قدرت پاهاش و چگونگی قرار گرفتن اونا واسه باز کردن زانوهاش استفاده می کنه که این موضوع شانهش رو به سمت جلو مایل می سازه. در واقع اون قدرت تموم بدنش و شاید همه قدرتی که در درون خود داشت رو تو یه ضربه مشت به حرکت وامی داشت. لی به سرعت مشتش رو عقب می کشید که زمان تماس رو شدیدا کاهش می داد. این موضوع باعث فشرده شدن و تمرکز قدرت ضربه مشت می شد و شدت مشت رو بیشتر می کرد.

۵- بروس لی یه شاعر و فیلسوف عالی بود

شاید به سختی بشه شخصی مانند بروس لی رو در مقام یه شاعر یا فیلسوف دید اما ایشون دقیقاً فیلسوفی متفکر و شاعری ماهر بود. ایشون در دوران مدرسه فلسفه و شعر خونده بود و حتی نوشته هایی هم در این دو زمینه به چاپ رساند. وقتی که در دانشگاه واشنگتن درس می خواند، تمرکز خود رو روی فلسفه آسیا و غرب قرار داد که عناصری از جیدو، بودیسم،تائویسم و آموزهای کریشنامورتی رو در بر می گرفت. این تحقیقات به اون کمک کرد که خود رو بیشتر بشناسه و در واقع نقش مهمی در تشکیل سبک رزمی اون به عنوان روشی واسه بیان فلسفه شخصی اون و نه یه ورزش رزمی و خشن داشت.

درک اون از فلسفه به بروس کمک کرد که عشقش به شعر و شاعری رو هم پیشرفت دهد که از اون واسه نشون دادن احساساتش استفاده می کرد.
بیشتر آثار و اشعار اون به وسیله جون لیتل ویرایش و چاپ شد که اشعار ایشون رو اینجور توصیف کرده: «با در نظر گرفتن استانداردهای آمریکایی، تقریباً تاریک- درخشش دهنده عمق ذات آدم و کمتر عیان شده بود… خیلی از اونا تمایل برگشت به وجود زودگذر بودن زندگی, عشق و علاقه به خواستن دیوونه وار آدم رو مشخص می کرد». بروس لی شدیدا به خوندن کتاب علاقه داشت و کتابخونه بزرگی در خونه خود داشت. در زمان مرگ، در کتابخونه بروس لی بیشتر از ۲٫۵۰۰ جلد کتاب وجود داشت که خیلی از اونا روی فنون رزمی و فلسفه تمرکز داشتن.

مدت کوتاهی قبل از مرگ، بروس مقاله ای با عنوان «در روند داخلی خودم» (In My Own Process) نوشت که نقش خودش در دنیا رو تشریح می کرد.
ایشون در این مقاله اینجور گفته:” من همیشه رزمی کار بودن رو انتخاب کردم و بازیگری رو هم به عنوان شغلم برگزیده ام. اما بالاتر از همه اینا امیدوار بودم که بتونم خودمو به عنوان یه هنرمند در میدون زندگی کردن در این راه نشون دهم”.

۶- حرکات بروس لی اونقدر سریع بود که ثبت کردن اونا رو واسه دوربینا مشکل می کرد

بروس لی در مورد سرعت حرکات یه افسانه بود طوری که سرعت حرکات اون قوانین منطق، فیزیک و حتی قوانین طبیعت رو هم به رقابت می کشید. این سرعت باورنکردنی در حرکات از رعایت کردن رژیم غذایی خاص خود و تناسب اندامش نشأت می گرفت که باعث شده بود بدن اون نماد واقعی بی نقصی باشه. ضربات اون اونقدر سریع بود که کسی نمی تونست در مقابل اونا عکس العملی نشون بده و هیچکی نتونست ضربات اونو خنثی کنه.
حتی سرعت ضربات اون اونقدر بالا بود که دوربینا هم نمی تونستن خوب اونو شکار کنن.

در واقع ایشون در واقعیت اونقدر سریع ضربات و حرکات خود رو به نمایش می گذاشت که در فیلم هاش دیگه لازم نبود تمهیداتی رو واسه سریع نشون دادن اون فکر کرده و کمی سرعت پخش فیلم رو بالا ببرن. در کمال ناباوری ایشون اونقدر سریع بود که مجبور می شد در بعضی از صحنه ها ضربات خود رو یواش تر اجرا کنه تا واسه مخاطب باورکردنی باشن.

۷- بروس لی در آمریکا تنها ۵ فیلم ساخت که یکی از اونا هم بعد از مرگش منتشر شد

شاید بعضی ایشون رو به خاطر نقش کاتو در فیلم «زنبور سبز» (The Green Hornet) به یاد بیارن اما بیشتر مردم اونو به خاطر نقشای اولش در فیلمایی مانند «اژدها وارد می شه» و «مشت خشم» (Fist of Fury) می شناسن. تا مرگش در سن ۳۲ سالگی، بروس لی فقط در ۵ فیلم بزرگ ساخته شده در آمریکا بازی کرده بود. در اولین فیلمش با عنوان «مارلو» (Marlowe) که به وسیله کمپانیای فیلمسازی آمریکایی ساخته شد ایشون نقش اصلی نداشت و واسه اولین بار در فیلم «رییس بزرگ» (The Big Boss) نقش اصلی رو رو دوش گرفت.

پس از این فیلم ایشون در سه فیلم موفق دیگه با عناوین «مشت خشم»،  «راه اژدها» (The Way of the Dragon) و «اژدها وارد می شه» که شناخته شده تر و موفق تر از همه بود بازی کرد.
در کمال ناباوری، بروس لی اون قدر زنده نمونه که موفقیت فیلم «اژدها وارد می شه» رو ببینه و مدت کوتاهی بعد از تموم شدن فیلمبرداری درگذشت. این فیلم اونقدر موفق و پر سر و صدا بود که موجی از علاقه به دنیای کونگ فو و ورزشای رزمی رو در میان مردم کشورای غربی درست کرد و باعث شکوفایی فیلمای رزمی تاثیر گرفته از فیلمای چینی شد.

۸- بروس لی پس از مصرف داروهایی که واسه سردردهایش به دلیل حساسیت شدید به داروهای مُسکن واسه ایشون تجویز شده بود در گذشت

مرگ بروس لی اونقدر تراژیک و غیرمنتظره بود که همه دنیا رو در شوک فرو برد. مغز اون به دلیل حساسیت شدید به داروی مپروبامات به مقدار زیادی متورم شده بود (افزایش حجم به اندازه ۱۳ درصد). واسه شخصی که تموم زندگی اش به ورزشای رزمی، داشتن رژیم غذایی مناسب و انجام تمرینات تناسب اندام مبادرت ورزیده بود مرگ در اثر یه قرص کوچیک خنده دار به نظر می رسه به خاطر همین هنوزم هستن کسایی که دلیل مرگ اونو باور نداشته و اونو یه توطئه می دونن. با این وجود دلیل مرگ اون به طور قطعی «تورم مغزی» تشخیص داده شد.
ناخوشایند تر این که اگه کمی زودتر بروس لی به دکتر مراجعه می کرد تورم مغزی اون خیلی راحت درمان می شد.