بازیگرانی وجود دارن که باید به اونا لقب بازیگران واقعی داد چون واسه این که شخصیت هاشون واقعی و قابل باور به نظر برسه حاضر شدن حتی جون خود رو به خطر بیاندازند. دانیل دی لوییس یکی از این بازیگرانه که قبل از اجرای هر نقشی اول خود رو به مدت طولانی واسه اون نقش خاص آماده می کنه.
جارد لتو هم نشون داده که یه بازیگر دیوونه س و واسه فرو رفتن در نقش خود دست به هر کار خطرناکی میزنه. با در نظر گرفتن این واقعیات میشه ادعا کرد بازیگرانی وجود دارن که واسه سرگرم کردن طرفداران خود و واقعی به نظر رسیدن شخصیت هاشون حتی حاضرن سخت ترین و خطرناک ترین بدلکاریا رو بکنن.
۱-جیسون استاتهام در فیلم بی مصرفا ۳
جیسون استاتهام رو باید بیشتر یه بدلکار دونست تا یه بازیگر با دیالوگای خاص. ایشون در سومین قسمت از مجموعه فیلمای «بی مصرفا» (The Expendables) در یکی از صحنه ها جون خود رو اونقدر به خطر انداخت که نزدیک بود در دریای سیاه در بلغارستان غرق شه.
در این صحنه کامیونی که استاتهام رانندگی اونو رو دوش داشت به دورن آب کنار لنگرگاه سقوط کرده و استاتهام در درون اون گرفتار شده بود. هر چند این اتفاق به نظر ساده و کمتر خطرناک می رسه اما نزدیک بود مرگ این بازیگر مهیج سرشناس رو به دنبال داشته باشه.
۲- مایکل جی فاکس در فیلم برگشت به آینده ۳
شاید مایکل جی فاکس جزو بازیگران فیلمای مهیج شناخته شده نباشه اما مشهور شدن اون در نقش مارتی مک فلای در سه گانه «برگشت به آینده» (Back to the Future) باعث شد که بسیاری اونو بازیگر مورد علاقه خود بدونن.اما این بازیگر سرشناس که تونسته مریضی پارکینسون رو شکست دهد در طول فیلمبرداری فیلم سوم این مجموعه نزدیک بود خفه شه.
در یکی از صحنه هایی که یکی از بستگان دور بیف تانن، مک فلای رو از برج ساعت معروف آویزون می کنه، فاکس موافقت کرده بود که واسه واقعی به نظر رسیدن این صحنه تقریباً به دار آویزون شه.
با قرار دادن دست در بین گردن و طناب ایشون میخواس که این صحنه رو بازی کرده و البته جون سالم بدر ببره اما در یکی از برداشتا دست فاکس درآمده و اون در حالت خفه شدن قرار گرفت.
گروه تولید فکر میکردن که این موضوع در واقع بازی خود فاکس بوده و بدون دخالت یا تلاش واسه نجات اون، ناظر هنرنمایی فاکس در حال مرگ شدن.اونا واقعیت ماجرا رو درک نکردن تا وقتی که فاکس واقعاً بیهوش شد.
۳- جکی چان در فیلم داستان پلیس
هممون جکی چان رو شناخته و از قابلیتش آگاه هستیم و میدونیم که اون همیشه صحنه های خطرناک فیلم هاش رو خود انجام میده؛ چه صحنه های مقابله باشه و چه پایین پریدن از ساختمانا و خرد کردن شیشه ها. در یکی از صحنه های فرانچایز مشهور «داستان پلیس» (Police Story) ایشون در حال تعقیب شخصیت شرور داستان تو یه فروشگاه بزرگ روی یه پایه فلزی با لامپای زیاد فرود میاد و این لامپا رو یکی پس از دیگری تا انتها خرد می کنه.
در ادامه و بدون توقف، ایشون به درون یه کیوسک خراب شده پریده و با در دست گرفتن یه تیکه شیشه خرد شده و قرار دادن اون روی گردن شخصیت شرور داستان اونو تسلیم می کنه.
این صحنه به زخمی شدن دستش منجر شده و نزدیک بود به مرگ ایشون در اثر برق گرفتگی منجر شه.
۴- باستر کیتون در فیلم استیمبوت بیل جونیور
هر چند به اندازه چارلی چاپلین مشهور نشد اما باستر کیتون از دید فیزیکی کمدین بسیار بهتری بود و واسه نشون دادن این برتری حاضر بود جون خود رو هم به خطر بندازه.در مشهورترین بدلکاری اش واسه فیلم «استیمبوت بیل جونیور» (Steamboat Bill Jr) ایشون باید درست در جایی قرار می گرفت که پنجره باز ساختمانی که دیوار روبرویی اون در اثر گردباد جدا شده و روی زمین میفته، دقیقا روی سر اون فرود آید تا به اون آسیبی وارد نشه.بر خلاف نشونه گذاری جایی که ایشون باید می ایستاد با یه میخ بزرگ، کیتون از هر طرف تنها ۵ سانتیمتر جا واسه تکون خوردن داشت که بالاتر از اون ساختمون روی بدن اون افتاده و مرگش رو به دنبال می داشت.
کیتون بعدا گفت که در اون صحنه به خاطر این که بعضی از اعضای تیم تولید واسه سلامتی اون دعا کرده و حتی فیلم بردار واسه ندیدن صحنه روی خود رو برگردانده بود عصبانی شده.
۵- مت دیمون در فیلم برتری بورن
در میان بازیگرانی که خود رو واسه یه نقش به خطر میندازن، میشه مت دیمون رو دیوونه ترین و بی باک ترین اونا نامید چون ایشون در فیلم مهیج و پرحادثه «برتری بورن» (The Bourne Supremacy) اصرار داشت که خیلی از بدلکاریا رو خود شخصاً بکنه. در واقع مت دیمون از قرار گرفتن در زیر آب وحشت داشت اما با این وجود صحنه ای در فیلم که مربوط به غرق شدن بود رو بی اشکال انجام داد. این فیلم شامل صحنه های خطرناک خیلی از تصادفای زنجیره ای بود که دیمون خود خیلی از انا رو انجام می داد. در بالاترین درجه داستان فیلم،دیمون خودرو خود رو در داخل یه تونل به خودروی دیگری می کوبد، صحنه ای که می تونست باعث کشته شدن اون شه.
۶- ویگو مورتنسن در فیلمای ارباب حلقه ها و هیدالگو
ویگو مورتنسن با بازی در نقش آراگون در مجموعه فیلمای «ارباب حلقه ها» (The Lord of the Ring) به شهرتی جهانی رسید. در یکی از صحنه های مقابله این فیلم، مورتنسن یکی از دندون هاش رو از دست داد اما بعد از ناهار آماده شده و بقیه برداشتای اون روز رو انجام داد. در فیلم «هیدالگو» (Hidalgo) هم ایشون تو یه مسابقه سوارکاری با سرعت فراوون شرکت کرد که می تونست به مرگش منتهی شه اما اون حتی بدون برداشتن یه خراش این بدلکاری خطرناک رو تموم کرد.
۷- سیلوستر استالونه در فیلم راکی ۴
در طول فیلمبرداری فیلم «راکی ۴» (Rocky IV)، سیلوستر استالونه از دولف لاندگرن که نقش ایوون دراگو رو در این فیلم بازی می کنه می خواد که در ۴۵ ثانیه راند اول مقابله ای با لاندگرن اونو به شکلی واقعی بزنه و بعد از زدن چندین مشت به بدن راکی، استالونه با فریاد کشیدنای متوالی ادامه فیلمبرداری رو قطع می کنه.
همون شب استالونه رو به عجله به بیمارستان می رسونن چون فشار خون اون به حد بسیار خطرناکی بالا رفته بود. در واقع ضربات لاندگرن آسیب زیادی به بدن و سر استالونه وارد کرده بود.
۸- هالی بری در فیلم تماس
در حالی که در قسمت بزرگی از فیلم «تماس» (The Call) هالی بری رو نشسته روی یه صندلی و در حال صحبت کردن با یه بچه ترسیده می بینیم اما در واقع بعد از یکی از برداشتا، کار ایشون در این فیلم به بیمارستان ختم شد.
در یکی از صحنه های بالاترین درجه داستان فیلم، مایکل اکلاند که نقش شخصیت قاتل سریالی داستان رو بازی می کرد، سر هالی بری رو مستقیماً به زمین بتنی کوبید و در واقع با یه اشتباه محاسباتی نزدیک بود جمجمه هالی بری رو خرد کنه.
۹- بروس کمپبل در فیلم مرده شریر
در فرانچایز «مرده شریر» (Evil Dead) با بازی بروس کمپبل از نمای «زاویه نگاه» دوربین واسه نشون دادن شخصیت شرور ناپیدایی که شخصیت اصلی داستان رو تعقیب می کنه استفاده می شه.
در یکی از این صحنه ها فردی که دوربین رو در دست داشت زمین خورده و دوربینش با اصابت به صورت کمپبل باعث خرد شدن یکی از دندونای جلوی اون می شه.
هر چند این حادثه آسیب شدیدی رو در بر نداشت اما یکی از اتفاقات خطرناک پشت صحنه فیلم لقب گرفت.
۱۰- همه بازیگران فیلم حرامزاده ای بی شرف
فیلم «حرامزادهای بی شرف» (Inglourious Basterds) با داستانی تخیلی در مورد جنگ جهانی دوم شامل صحنه ای در اواخر فیلمه که در اون، صحنه نمایش فیلم دچار آتیش سوزی می شه.
در این صحنه آتیش به طور کاملً واقعیه و آتیش سوزی اونقدر از کنترل خارج می شه که گرمای اون باعث آب شدن لایه پلاستیکی کابلایی که پرچم صلیب شکسته رو نگه داشته بودن شد.
وقتی که این کابلا سوختند این پرچم فرو ریخته و به قسمتی که بازیگران در اون نشسته بودن وارد شد.
اگه بازیگران همانجا می موندن ممکن بود در اثر سقوط این پرچم بزرگ کشته شن. این موضوع تنها جربزه بازیگران فیلم واسه به تصویر کشیدن یه صحنه واقعی رو نشون میده که ممکن بود باعث مرگ اونا شه.