

دسترسی مطلوب به شبکه توزیع (پورتر79، 1980) و داشتن استاندارد فنی صنعت مانند اینتل در pc (هیل80، 1997) است. مزیتهای رقابتی جنبشی (پویا) اساس کارایی و اثربخشی شرکتها در بازار است زیرا این نوع مزایا باعث میشود که شرکتها فعالیتهای کسب و کار خود را کاراتر و اثربخشتر از رقبا انجام دهند که معمولاً بر مبنای دانش و قابلیتهای سازمان استوار است. به چند نمونه از این نوع مزیت در چند شرکت به شرح زیر اشاره میشود. توانایی برتر سونی در کوچکسازی باعث تقویت رهبری شرکت در بازار جهانی دستگاههای شخصی و پرتابل میشود یا توانایی تولید انعطافپذیر تویوتا باعث پاسخگویی سریعتر شرکت به تغییرات بازار و انتظارات جدید نسبت به رقبا است. یا در کسب و کار کارتهای اعتباری آمریکا قادر به شناسایی سریع و ارائه خدمت مطلوب به گروه بزرگی از مشتریانی است که درآمد زیاد دارند (مهری، 1383).
مزیتهای رقابتی جنبشی (پویا) را میتوان در چهار طبقه کلی زیر طبقهبندی کرد:
الف) قابلیتهای کارآفرینی: این نوع قابلیتها بیانگر توانایی شرکت در شناسایی و جذب مشتریان با ارزش و بهرهبرداری از فرصتهای موجود بازار و ایجاد فرصتهای جدید است.
ب) قابلیتهای فنی: این نوع قابلیتها باعث توسعه و ارتقای خلاقیت، کارایی، انعطافپذیری، سرعت یا کیفیت فرآیندهای شرکت و نیز بهبود کیفیت محصولات شرکت میگردد.
ج) قابلیت سازمانی: این نوع قابلیتها شامل ویژگیهای ساختاری و فرهنگی سازمان است که برای تحرک و پویایی کارکنان، یادگیری سریعتر سازمانی و تسهیل تغییرات ضروری لازم است.
د) قابلیتهای استراتژیک: این نوع قابلیتها برای ایجاد، انسجام بخشی و هماهنگیهای کارآمد و مؤثر دانش و شایستگیهای گوناگون شرکت و نیز ساختاردهی مجدد و ایجاد تحرک و نقل و انتقال مؤثر آنها به موازات تغییرات و پویاییهای محیطی و فرصتهای فراروی، ضرورت دارد.
بدیهی است که بین مزیتهای موقعیتی و مزیتهای پویا تعامل وجود دارد و این دو روی همدیگر تأثیر گذاشته و از یکدیگر ناشی میشوند. در واقع مزیتهای پویا میتوانند مزیتهای موقعیتی را تقویت کنند و به موازات ارتقای موقعیت سازمان و شاخصهای موقعیتی و به کارگیری ساز و کار مدیریتی کارآمد، معیارهای مزیتهای پویا نیز ارتقاء مییابند. به عنوان مثال، قابلیتهای تحقیق و توسعه و نیز تولید کانن در تحکیم موقعیت مسلط و شهرت جهانی شرکت در کسب و کارهای اتوماسیون اداری بسیار مؤثر بوده است ضمن اینکه ادامه این وضعیت توسعه قابلیتهای تحقیق و توسعه و تولیدی شرکت را میتواند به دنبال داشته باشد (مهری، 1383).
2-25-مزیت متجانس در مقابل نامتجانس
مزیتهای موقعیتی و مزیتهای پویا میتوانند متجانس یا غیرمتجانس باشند وقتی که شرکت و رقبایش اساساً با استفاده از مهارتها و قابلیتهای متجانس و مشابه به روش یکسان رقابت میکنند. در این صورت مزیت رقابتی از انجام فعالیتهای مشابه به صورت بهتر حاصل میشود. به بیان دیگر وقتی مزیت رقابتی شرکتها از منابع و روشهای مشابهی حاصل میشود در این صورت شرکتهایی به مزیت رقابتی بادوام دست خواهند یافت که به صورت کاراتر و اثربخشتر منابع را به کار گرفته و روشها را اجرا کنند زیرا در این صورت شرکتها بدون اینکه فرصت متمایزبودن در بازی مشابه را داشته باشند مجبور به ایفای نقش هستند و لذا تنها تعیینکننده مزیت رقابتی بادوام کارایی عملیاتی است. در این رابطه و در ارتباط با مباحث استراتژیک گفتنی است که اینگونه مزیتها نمیتوانند استراتژیک باشند زیرا انجام برخی امور به صورت متمایز و نه انجام امور مشابه به صورت بهتر یکی از ضرورتهای اساسی استراتژی است. البته این مطلب اهمیت مزیتهای متجانس برای عملکرد برتر یک بنگاه اقتصادی را با چالش جدی مواجه نمیکند.
در نقطه مقابل مزیت متجانس مزیتهای نامتجانس قرار دارد که اساساً ایفای نقش متمایز در بازی یا به طور کلی ایفای نقش در بازی متفاوت است. در این نوع مزیت متفاوتبودن نقش تعیینکننده و اساسی دارد به نحوی که به وسیله مهارتها ترکیبات متفاوت منابع و یا محصولات متفاوت، خدمات بهتر و ارزش بیشتری برای مشتری فراهم سازد، شرکتهایی که محور مزیت رقابتی خود را انجام متفاوت امور قرار دادهاند این کار را از طریق ایجاد تمایز در فرهنگ سازمانی، فرایندها و سیستمهای سازمانی، ساختار سازمانی، شیوههای متفاوت هماهنگی و همکاری، روشهای متفاوت بازاریابی و استراتژیهای متفاوت تعقیب میکنند. به عنوان مثال، در کسب و کار کپی کانن نسبت به زیراکس دارای مزیت رقابتی است اما این مزیت رقابتی ناشی از انجام بهتر آنچه که به صورت سنتی توسط زیراکس انجام میشود نیست، بلکه کانن از طریق دژ مستحکم فروش و نیروهای صف به مزیت رقابتی زیراکس پیش دستی کرد ضمن اینکه فرآیند نوآوری جدید این شرکت اجازه تولید دستگاههای کپی با هزینه پایین و کیفیت بالا را به او میدهد. از سوی دیگر، کانن با تولید محصولات در اندازههای کوچکتر (نسبت به زیراکس) آن بخشی از بازار را که امکان استفاده از محصولات زیراکس را نداشتند مورد توجه قرار داد و لذا دسترسی ادارات و سازمانهای کوچکتر به محصولات کانن به خاطر اندازه کوچک آن و سازگاری بیشتر با امکانات آنها تسهیل شد. نتیجه این نوع مزیتهای رقابتی نامتجانس توسعه قلمرو کلی بازار کپی است. دیدگاه مزیت رقابتی بر مبنای منابع و قابلیت
ها بر اهمیت مزیتهای نامتجانس تأکید دارد. وقتی منابع و قابلیتهای شرکت منحصر به فرد، خاص و مشکل برای تقلید باشد در آن صورت مزیت رقابتی ایجاد میشود (بارنی، 1991). به عنوان مثال میتوان به فرهنگ سازمانی به عنوان مفروضات و اعتقادات اساسی مشترک بین کلیه کارکنان سازمان شامل مدیران و نیروهای صف و ستاد اشاره کرد که میتواند منبع مزیت رقابتی نامتجانس باشد.
البته توانایی فرهنگ به عنوان منبع مزیت رقابتی به میزان سازگاری آن با شرایط محیط خارجی بستگی دارد (اسکین81، 1984) در این صورت هر چه فرهنگ سازمانی با شرایط و الزامات محیط پیرامونی سازگارتر باشد توانایی سازمان در پاسخ به انتظارات محیطی و نیازهای بازار ارتقا مییابد که این امر پاسخگویی به مشتری را تسهیل میسازد و از این طریق دسترسی سازمان به مشتریان را بهبود بخشیده و موجبات ارتقای موقعیت رقابتی به شاخصها و متغیرهای مؤثر مزیت رقابتی و عناصر تشکیلدهندهی آن بیشتر اشاره خواهد شد (به نقل از مهری، 1383).
2-26-مزیت مشهود در مقابل نامشهود
مزیت رقابتی مشهود آن نوع مزیتی است که منشأ آن منباع مشهود بوده که به صورت داده فیزیکی مانند ماشینآلات، تجهیزات و … میتوان آن را مشاهده کرد. مزایای مشهود معمولاً ناشی از تعهد شرکت به مقدار زیادی منابع در عرصههای خاص است که به راحتی قابل تغییر نیست که از آن جمله میتوان به سرمایهگذاری سنگین در ماشینآلات اشاره کرد. در مقابل مزیت نامشهود آن نوع مزیتی است که امکان مشاهده آن در شکل فیزیکی به راحتی مقدور نیست. این نوع مزیتها معمولاً پشت عوامل مشخصی پنهان است. این نوع مزیت میتواند ناشی از رازهای تجاری شهرت، یادگیری و شیوه یادگیری و دانستن کارکنان، فرهنگ سازمانی و … باشد. به عنوان مثال، مزیت رقابتی ناشی از فرهنگ سازمانی مبتنی بر نوآوری بازارمحور آنست که آن شرکت را قادر میسازد که در هر سال بخش قابل ملاحظهای از فروش خود را از محل محصولات نوآور به دست آورد ضمن اینکه سیاست شرکت مبنی بر اینکه مهندسان بتوانند 15 درصد وقت اداری خود را روی پروژههای خود صرف کنند تا حدود زیادی به نوآوری محصولات شرکت کمک کرده است. به طور کلی میتوان گفت که هر چقدر مزیتهای رقابتی سازمان مبتنی بر مزیتهای نامشهود باشد. امکان تقلید آن مشکلتر و زمانبرتر خواهد بود ضمن اینکه جابهجایی و جذب مزیت نامشهود بسیار مشکلتر از مزیت مشهود است زیرا به احتمال زیاد مزیت نامشهود از خصائص، مشخصات و قابلیتهای سازمان مشتق میشوند که از نظر علّی مبهم و از نظر اجتماعی پیچیده هستند (بارنی، 1991، به نقل از مهری، 1383).
در واقع مزیتهای مشهود از منابع فیزیکی و قابل مشاهده سازمان ناشی میشود ولی مزیتهای نامشهود از قابلیتهای سازمان منتج میگردد که ناشی از شیوههای برنامهریزی، سبکهای مدیریتی، فرآیندها، ساختار و سیستمهای سازمانی، چگونگی یادگیری، روشهای هماهنگی و نیز کارهای تیمی است و به همین علت هم هست که تقلیدپذیری آن مشکل خواهد بود. برای اینکه هر کدام از مقولات فوق یا ترکیبی از آنها کارکرد اثربخش داشته باشند مستلزم الزامات سازگار و مناسب هستند که فراهمآوری آن برای سازمانهای رقیب مشکل است.
2-27-مزیت ساده در مقابل مرکب
مزیت رقابتی از حیث عملکرد میتواند به تنهایی عمل کرده یا به صورت ترکیبی از مزیتهای چندکانه به عنوان یک کلیت ادغامی و در تعامل با یکدیگر کار کند که در حالت اول مزیت رقابتی از نوع ساده و در حالت دوم از نوع ترکیبی یا مرکب است. بدیهی است که مزیت ترکیبی از حیث رتبه نسبت به مزیت ساده جایگاه بالاتر و تعیینکنندهتری دارد. این مزیت که از نوع ساده است مستقیماً به عملکرد رقابتی شرکت کمک میکند ضمن اینکه مزیتهای ساده وقتی که در ابتدا از مالکیت یا منابع بر مبنای دسترسی ناشی میشوند معمولاً از نوع مزیتهای موقعیتی هستند. چند نمونه از این نوع مزیتها عبارت از موقعیت محلی، دارائیهای منحصر به فرد فیزیکی، امتیازات، ویژگیها و داراییهای فکری، قراردادهای همکاری، توان بالای نقدینگی است. در مقابل ملاحظه میشود که در صنعت نوشیدنی عملکرد عالی کوکاکولا تا حدود زیادی بستگی به نام تجاری آن دارد. چنین مزیت رقابتی یک مزیت رقابتی از نوع ترکیبی است زیرا ترکیب و تعامل چندین مزیت ساده به ایجاد چنین مزیت مسلط و تعیینکننده منجرشده است که از آن جمله میتوان به راز فرمول مزه خوب، دسترسی به سیستمهای توزیع پیشرفته، حدود یک قرن تبلیغات و فعالیتهای پیشبرد فروش و … اشاره کرد. وقتی که مزیتهای ترکیبی اساساً از دانش و قابلیتهای شرکت ناشی میشوند معمولاً از نوع مزیتهای جنبشی و پویا هستند (مهری، 1383). چنین مزیتهای ترکیبی میتوانند از قابلیت برتر تحرکزائی و هماهنگی کاراتر دارائیها و مهارتهای متفاوت برای ایجاد مزیت رقابتی در تمایز، محصولات و خدمات کیفی، هزینه پایین، پاسخ سریع به بازار و نیز نوآوری مستمر ناشی شوند. به عنوان مثال، توانایی کانن در پردازش تصویر و ارتقای قابلیتهای تولید و بازاریابی ناشی از تجهیز شایستگیهای چندگانه باعث شده است که شرکت با کسب مزیت رقابتی دامنه وسیعی از محصولات نوآور را با کیفیت بالا و کارایی زیاد و هزینه پایین به بازار عرضه کند.
2-28-مزیت موقتی در مقابل پایدار
مزیت رقابتی از هر نوع که باشد میتواند از حیث عملکرد رقابتی به صورت پایدار یا موقتی باشد. مزیت موقتی اشاره به
مزیتی دارد که کوتاهمدت و انتقالی است. به عنوان مثال، سیستم رزرو رایانهای هوشمند «آمریکن ایرلاینز82» در زمان معرفی از حیث بهرهبرداری از ظرفیت و دسترسی سریع به مشتریان و سایر جنبههای عملیاتی مزیتی را برای شرکت ایجاد کرد. میتوان گفت که هر چه ویژگیهای مشهود و سادهبودن مزیت رقابتی بیشتر باشد، به طور بالقوه قابلیت آن بیشتر است. با وجود این، اگر شرکت دارای فرهنگ سازمانی نوآور محور و قابلیت نوآوری بازار محوری بالا داشته باشد میتواند اولاً به صورت هوشمندانه از ویژگی پیش دستی خود بهره برده و مزیت موقعیتی خود را ارتقا دهد ثانیاً قبل از اینکه رقبا به مزیت موقتی آن دست یابند مزیت جدیدی را خلق کرده و رقبا را همواره پشت سر خود داشته باشند. در مقابل مزیت رقابتی موقتی، مزیت رقابتی پایدار قرار دارد که اولاً از نظر زمانی طولانیمدت بوده و زودگذر نیست و ثانیاً به راحتی توسط رقبا قابل دسترسی نیست. مثال بارز آن نام تجاری قوی و شهرت کوکاکولا است که بیش از یک قرن است ادامه داشته و باعث غبطه همه رقبا میشود.
به طور کلی میتوان گفت که مزیت رقابتی پایدار از ویژگیهای نظیر بادوامبودن، قابلیت پدافندی بالا، تحملپذیری
